ریسمان ها و گرانش :
اگر تئوری ریسمان همان تئوری گرانش است چطور می توانیم با تئوری گرانش انیشتین مقایسه کنیم ؛ چه رابطه ای بین هندسه ی فضا - زمان و تئوری ریسمان وجود دارد .
ساده ترین نوع برای تصور سفر یک ریسمان در فضا - زمان تخت d بعدی ، به معنای سفر از یک سوی فضا به سوی دیگر آن است. در صورتی که صدای تیک تیک زمان به گوش می رسد . یک ریسمان یک جسم یک بعدی است ، این بدان معنا است که اگر بخواهی در طول یک ریسمان سفر کنی فقط می توانی به جلو و عقب بروی و این امکان وجود ندارد که به یک سو یا بالا و یا پائین بروی . یک ریسمان می تواند به یک سو مثلا" بالا و پائین در فضا - زمان حرکت کند . اگر چه یک ریسمان همچنین می تواند گردادگرد فضا - زمان حرکت کند . آنها در یک سطح از فضا زمان کشیده می شوند و همانند جارویی عمل می کنند که به آن ریسمان ورد شیت ( کلمه ی ورد شیت یک واژه ی انگلیسی است که به صورت worldsheet است این کلمه معادلی صریحی در فارسی ندارد ولی اگر بخواهیم معادلی برای آن بیابیم می توانیم بگوئیم صفحه یا ورقه جهانی ) که در واقع دو بعد از سطح و یک بعد از فضا و یک بعد از زمان است .
مدل جدید کیهانشناسی، توصیف اولین دوره زمانی جهان را به چالش کشیده است؛ دوره ای که با مدل های جاری قابل دسترسی نیست.
تورم کیهانی(Cosmological Inflation)، فرضیه ای که بنابر آن، جهان اولیه
یک انبساط بی نهایت سریع را تجربه می کند، یک الگوی مورد پسند در
کیهانشناسی مدرن است. این نظریه به شکل موفقیت آمیزی توضیح می دهد که چگونه
افت و خیزهای کوانتومی خلاء، که در حدود 36-10 ثانیه پس از Big bang بیگ بنگ
شروع می شود، می تواند به ساختار بزرگ-مقیاس جهان ما بیانجامد و منجر به
پیش گویی هایی شود که با گستره وسیعی از مشاهدات کیهانشناسی تایید شده است.
با این وجود کیهانشناسی تورمی نمی تواند نظریه ای نهایی برای جهان باشد.
بر طبق این نظریه اگر جهان را در زمان به عقب برگردانیم، بسیار داغ و پر
چگال می شود و در نتیجه قوانین فیزیک، که تورم بر پایه آن بنا شده است
(نسبیت عام کلاسیکی)، شکست می خورد. در دوره زمانی مشهور به پلانک – که به
یک ثانیه پلانک یعنی 43-10 ثانیه، بعد از Big bang بیگ بنگ
می رسد، نیروی گرانشی به مقادیر قابل مقایسه با نیروهای اساسی دیگر رسیده و
در این رژیم اثرات گرانش کوانتومی اهمیت می یابند و سبب ایجاد شرایطی می
شود که فراتر از فهم و درک سنتی از فضا و زمان است.
در نظریۀ ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت
رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف در نظر میگیریم , مثلا الکترون را می توان
مانند یک النگو رشته ای بدانیم که دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای
تشکیل داده است. علت بوجود آمدن این نظریه این بود که گرانش با کوانتوم
مشکل دارد. همچنانکه گفته شد در دنیای ما چهار نیروی اصلی بنامهای
الکترومغناطیسی، هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و گرانشی وجود دارد. سه نیروی
اول به ترتیب می توانند با هم در انرژیهای بالا متحد شوند و یک نظریه واحد
داشته باشند. یعنی انشعاباتی از یک نظریه ی اصلی باشند. اصطلاحاٌ می گویند
این سه نظریه در انرژیهای بالا تقارن دارند و در انرژیهای معمولی دچار شکست
خودبخودی تقارن می شوند. اما چهارمین نیروی اصلی یعنی گرانش دو مشکل اساسی
دارد. یکی وحدت نیافتن با سه نیروی دیگر و دیگر اینکه اگر ذرات را نقطه ای
در نظر بگیریم، سطح مقطع برهم کنش نیروی گرانشی بین دو ذره ی نقطه ای که
بهم نزدیک می شوند طبق نظریه ی کوانتومی بی نهایت بدست می آید. از اینرو
ذرات بصورت ریسمانهای یک بعدی در نظر گرفته شدند. مثلا الکترون یا کوارکها
همگی ریسمانهای بسته و حلقوی با شکلهای مختلفند. در این تصورجدید، دیگر
برهم کنش ذرات در زمان و مکان خاص رخ نمی دهد بلکه شما دو حلقه دارید که در
فضا بهم نزدیک می شوند و با عکسبردای تخیلی یک پوسته به شکل شلنگ نمایش
داده می شود. مثل اینکه دو شلنگ بهم برخورد کرده باشند و دو شلنگ جدید
بوجود آورده باشند. در این نظریه هم وحدت میسر است و هم بینهایتهای گرانش
کوانتومی برطرف می شود.