بیگ بنگ big bang

یک صفحه علمی برای علاقمندان به علم ِ : نجوم، ژئودزی ، فیزیک ، ریاضیات ، زیست شناسی و . .

بیگ بنگ big bang

یک صفحه علمی برای علاقمندان به علم ِ : نجوم، ژئودزی ، فیزیک ، ریاضیات ، زیست شناسی و . .

برشی کوتاه از زندگی دانشمندان

برشی کوتاه از زندگی دانشمندان


هنگامی که ریچارد فاینمن در پاییز 1939 به پرینستون رفت، به مراسم الزامی چای یکشنبه‌ی رئیس بخش فوق‌ لیسانس دعوت شد. فاینمن می‌نویسد:
«من حتی نمی‌دانستم که چای چیست؟ من به هیچ طریقی از آداب معاشرت اجتماعی سررشته نداشتم. هیچگونه تجربه‌ای در مورد این‌گونه موارد نداشتم».
رئیس، فاینمن را کنار در شناخت و با نامش به او خوشامد گفت. آن‌گاه ریچارد با اتاقی مواجه شد که مراسم در آن اجرا می‌‌گشت.
او در این باره در کتابش نوشته است:
«همه‌ چیز خیلی رسمی است و دارم فکر می‌کنم کجا بنشینم و آیا باید کنار این دختر بنشینم یا نه و هنگامی که صدایی از پشت سرم می‌شنوم، چگونه باید رفتار کنم.»
- آقای فاینمن، به همراه چای‌تان خامه دوست دارید یا لیمو؟
این همسر رئیس است که چای می‌ریزد.
من می‌گویم:
- لطفاً هر دو
و هنوز به دنبال جایی هستم که بنشینم که ناگاه می‌شنوم:
- حتماً شوخی می‌کنید آقای فاینمن؟
با خود اندیشیدم: شوخی؟ شوخی؟ مگر چه چیز احمقانه‌ای گفتم؟ و آنگاه فهمیدم که چه کرده‌ام!
این اولین تجربه من در کسب و کار چای بود.


با تشکر از دوست عزیرم "اسماعیل"


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد