بیگ بنگ big bang

یک صفحه علمی برای علاقمندان به علم ِ : نجوم، ژئودزی ، فیزیک ، ریاضیات ، زیست شناسی و . .

بیگ بنگ big bang

یک صفحه علمی برای علاقمندان به علم ِ : نجوم، ژئودزی ، فیزیک ، ریاضیات ، زیست شناسی و . .

آیا فضا سرد است؟

آن بالا سرد نیست، ماهواره ها و شاتل های فضایی در واقع در ارتفاعات بالا سرد می شوند، اما علت این امر آن نیست که آنجا سرد است. سرد مفهومی زبانی و زبان شناختی است، و نه مفهومی علمی، است. نیاکان غار نشین ما به واژه ی « گرم نیست» نیاز داشتند و کلمه «سرد» همان واژه ای است که به آن رسیدند. گرما انرژی است که مولکولهای هر شی به اعتبار این واقعیت آن را دارند که در حال حرکتند. چرا این مولکولها در حرکتند؟ 

ادامه مطلب ...

آیا گرانش صفر در فضا وجود دارد؟

ما همواره شاهد غوطه ور شدن فضانوردان در فضا و حرکات آنها در حالت معلق که گویی با نیروی جاذبه مقابله می کنند، بوده ایم. بسیاری از مردم بر این باورند که در فضا هیچ جاذبه ای وجود ندارد، هرچند این موضع آنها فاصله چندانی با حقیقت ندارد اما نیروی گرانش در تمام جهان وجود دارد و تاثیر خود را بر اجرام در فضا میگذارد. در واقع، بدون جاذبه اجرام در فضا هیچ گونه ثبات و پایداری از خود نخواهند داشت و موجودیت آنها متوقف خواهد شد.

گرانش، نیروی کشنده بین دو جرم در فاصله ثابت بین آنهاست و قدرت آن به نسبت مقدار دو جرم و فاصله بین آنها بستگی دارد.یک جرم بزرگتر به مراتب نیروی گرانشی بزرگتری از نمونه کوچکتر خواهد داشت و این تفاوت را می توان با مقایسه ای در مورد کره زمین و ماه متوجه شد.

ادامه مطلب ...

Big bang بیگ بنگ ( انفجار بزرگ )

تصور می شود که منشاء «هستی یافتن» جهان، حادثۀ عظیمی است مشهور به Big bang بیگ بنگ که در 13.7 میلیارد سال پیش به وقوع پیوسته است. الگوهای نظری Big bang بیگ بنگ مبتنی بر آنند که رویدادهای تاریخ آغازین جهان بسیار سریع رخ داده اند.


بنابراین نظریۀ Big bang بیگ بنگ ، درآغاز زمان «یعنی در لحظه ی نخست»، جهان آمیزه ای بود از ذرات زیر اتمی گوناگون از جمله الکترونها، پوزیترونها، نوترینونها و ضدنوترینونها، همراه با فوتونهای تابش. دما ۱۰۰ میلیارد درجه ی سانتیگراد بود، و این آمیزه ۴ میلیارد برابر آب چگالی داشت. یک ثانیه بعد، دما به ۱۰ میلیارد درجه ی سانتیگراد سقوط کرد. ماده انبساط یافت و چگالی جهان به ۴۰۰ هزار برابر آب فرو افتاد. آنگاه ذرات سنگین تر، پروتون ها و نوترونها، شروع به شکل گرفتن کردند. چهارده ثانیه بعد دما به ۳ میلیارد درجۀ سانتیگراد کاهش یافت. پوزیترونها و الکترونهایی که برعکس هم باردار شده بودند، با نابود و خنثی کردن یکدیگر، انرژی آزاد کردند. آنگاه هسته ی پایدار هلیوم که حاوی دو پروتون و دو نوترون بودند، شروع به شکل گیری کردند. ظرف سه دقیقه پس از آفرینش جهان، دما به ۹۰۰ میلیون درجۀ سانتیگراد سقوط کرد. این دما برای ایجاد هسته های دوتِریوم (هیدروژن سنگین) که حاوی یک پروتون و یک نوترون است، به اندازۀ کافی پایین آمده بود.

۳۰ دقیقه بعد دما ۳۰۰ میلیون درجه ی سانتیگراد شده بود. مقدار بسیار اندکی از ذرات اولیه باقی ماندند و بیشتر الکترون ها و پروتون ها توسط پادذره های خود (پوزیترون ها و پادپروتون ها) از بین رفتند. بسیاری از پروتون ها و نوترون های باقی مانده با هم ترکیب شدند و هسته های هیدروژن و هلیوم را تشکیل دادند و چگالی جهان حدود یک دهم چگالی آب شد. گسترش جهان ادامه یافت و هیدروژن و هلیوم شروع به شکل دادن ستارگان و کهکشانها کردند.

نور باستانی خورشید


شاید بسیاری از دوستان بدانند که نور برای پیمودن مسیر بین «سطح» خورشید تا زمین حدود هشت دقیقه زمان نیاز دارد. از طرفی می دانیم که این نور در واقع در هسته ی خورشید تولید می شود و اینکه این نور برای رسیدن به سطح خورشید چه مسافتی باید طی کند و چقدر زمان می برد تا خود را از لابلای دیگر ذرات باردار و چگالی بسیار بالای خورشید عبور دهد، موضوعی بسیار جالب است و مدت زمان محاسبه شده برای آن بسیار دور از ذهن.

ادامه مطلب ...

جهان هولوگرافیک ( قسمت دوم )


" پل پیچ " در آن زمان زیست شناس دانشگاه ایندیانا و مخالف سرسخت " پریبرام " بود . " پل پیچ " برای اثبات خطای " پیربرام " دست به آزمایشات مختلفی زد . او قبلا فهمیده بود که می تواند مغز یک سمندر را بی آنکه او را بکشد بردارد و با آنکه جانور مغز نداشت در یک حالت منگی و بی هوشی به سر می برد ، وقتی که مغز را سرجایش می گذاشتند رفتارش کاملا به حالت عادی بازمی گشت .
" پیچ " چنین استدلال کرد که اگر رفتار تغذیه ای سمندر به مکان خاصی در مغز محدود نمی شود بنابراین مهم نیست که مغز جانور چگونه در کله اش جای گرفته است . اگر غیر از این بود تئوری " پیربرام " باطل می شد . " پیچ " قسمت راست و چپ سمندر را با هم تعویض نمود و با تعجب مشاهده کرد که تا حال جانور سرجا آمد همان روش تغذیه عادی را در پیش گرفت . او حتی مغز سمندر را بالا و پائین کرد و باز همان نتیجه به دست آمد . از آنجا که هر روز درمانده تر می شد تصمیم گرفت به عملیات حادتری دست زند . از طریق یک رشته عملیات جراحی این دانشمند بیش از هفتصد بار مغز سمندرهای بدبخت را شکافت و برید و جابجا و حتی کم کرد و گاه آن ها را ریز ریز نمود و وقتی دوباره در جمجمه شان جا داد رفتار آن ها دوباره به شکل عادی برگشت .

ادامه مطلب ...