آزمایش
چنین است: فرض کنید گربهای در جعبهای دربسته زندانی است. در این جعبه یک
شیشه گاز سیانور، یک چکش، یک حسگر پرتوزا و یک منبع پرتوزا
نیز وجود دارد. ذرات پرتوزا بصورت نامنظم تابش میکنند و به همین دلیل
برای آنها نیمه عمر در نظر میگیرند. حال فرض کنید حسگر و چکش طوری تنظیم
شده باشند که در صورت تابش موج پرتوزا بین ساعت ۱۲ و ۱۲:۰۱، چکش شیشه حاوی
گاز را شکسته و گربه بمیرد. اگر در ساعت ۱۲:۰۱ در جعبه را باز کنید چه
خواهید دید؟ اگر از طریق فرمول نیمه عمر منبع، احتمال تابش بین ساعت ۱۲ و
۱۲:۰۱ را ۵۰٪ پیش بینی کنید. گربه داخل جعبه در هنگام برداشتن درب جعبه ۵۰٪
مردهاست و ۵۰٪ زنده است. اما وقتی درب جعبه را برمیدارید خواهید دید که
گربه یا مرده و یا زندهاست. نمیتوان گفت ۵۰٪ سلولهای بدن گربه مردهاند و
۵۰٪ آنها زندهاند. در فاصله یک لحظه، احتمال به یقین تبدیل خواهد شد. این
امر کاملاً متضاد با مکانیک کوانتومی میباشد. همانطور که گفتیم هیچگاه
نمیتوان موقعیت یک سیستم را به دقت اندازه گیری نمود. اما در این مثال
کاملاً این امر ممکن شدهاست.
این گونه پارادوکسها در مکانیک
کوانتومی بسیار زیادند. اما با این همه مکانیک کوانتومی در پیشبینی نتایج
بسیاری از آزمایشها به طور درخشانی موفق بودهاست و زمینه تقریباً تمامی
علم و فن نوین است. بر رفتار ترانزیستورها و مدارهای مجتمع که جزء اساسی
وسایلی نظیر تلویزیون و رایانهاند، فرمان میراند و نیز بنیاد شیمی و
زیستشناسی نوین میباشد. شرح گپنهاک از مکانیک کوانتوم اشاره براین دارد
که بعد از مدتی گربه به طور هم زمان هم مردهاست و هم زنده. هنوز وقتی به
داخل جعبه نگاه میکنیم، گربه را میبینیم که یا زندهاست یا مرده نه هردوی
اینها.
این آزمایش آنچه را که او به عنوان مشکل از تفسیر کپنهاک
از مکانیک کوانتومی اعمال شده به اشیاء روزمره را نشان میدهد، که تضاد با
عقل سلیم است.
شرودینگرآزمایش ذهنی خود را به عنوان یک مقاله
eprبعد از نویسندههای آن اینشتین؛ پودولسکی؛ روزندر سال۱۹۳۵نامگذاری کرد.
این مقاله طبیعت عجیب درگیری کوانتومی را برجسته کرد. که یکی از ویژگیهای
یک حالت کوانتومی است که ترکیبی از وضعیت دو سیستم است. (برای مثال دو ذره
ریز) که یک بار با هم تعامل دارندو پس از آن از هم جدامی شوند و در حالت
وضعیت قطعی نیستند.
منبع : دانشنامه ویکی پدیا
Read More : http://en.wikipedia.org/